ازدواج در اسلام
فکری زیبا
Beautiful Mind

روزی محمد(ص) از اصحاب صفه می گذشت

(اصحاب صفه گروهی از مسلمانان فقیر بودند که به دستور پیامبر(ص) در مسجد به سر می بردند تا آن که به پیامبر(ص) وحی شد که مسجد جای سکونت نیست اینها باید در خارج از مسجد سکونت کنند پیامبر(ص)  در خارج از مسجد محلی را آماده کرد و در آن سایبانی ایجاد کرد به آن صفه میگفتند و فقیرانی که در آن سکونت داشتند به اصحاب صفه معروف بودند).

جیبر را دید؛

فردی سیاهپوست ، کوتاه قد ، زشت رو.  به وی گفت چرا ازدواج نمیکنی؟

جیبر که از این حرف پیامبر(ص) سخت شگفت زده شده بود گفت:

یا رسول الله چه کسی حاضر است دخترش را به من بدهد؟ من که نه مال دارم نه جمال ، نه حسب دارم نه نسب ، چه کسی دخترش را به من میدهد. کدام دختر ، همسر سیاه پوست بدشکل و فقیری مثل من میشود؟

پیامبر(ص)  به ایشان فرمود : ای جبیر خداوند به وسیله ی اسلام ارزش انسانها را عوض کرد بسیاری افراد در دوره ی جاهلیت بالا بودند و اسلام آنها را پایین کشید ، بسیاری در دوره ی جاهلیت خوار و ذلیل بودند و اسلام آنها را ارزش و منزلت داد.

امروز همه ی مسلمانان با هم برابر و برادرند و...

رسول خدا (ص) با این جملات جیبر را از اشتباه خود بیرون آورد و به وی پیشنهاد کرد که دختر زیاد بن لبید را که از ثروتمندان مدینه بود ، از وی خواستگاری کند!

جیبر پس از اسرار پیامبر(ص) نزد زیاد  رفت بعد از مدتی کلنجار با خود خواسته خود را به زیاد بن لبید گفت؛

زیاد بسیار تعجب کرد و گفت :

- واقعا پیامبر به تو چنین حرفی زده ؟

- بله.

- ولی در رسم ما دخترانمان را به هم ردیفان خود و هم شانان خود میدهیم.

جیبر که این سخنان را شنید بلافاصله از جای برخواست و از خانه خارج شد.

زلفا دختر زیاد  که این سخنان را شنید نزد  پدر آمد و گفت:

- بابا نکند جیبر راست بگوید و واقعا پیامبر(ص) وی را فرستاده باشد؟

- خب به نظر تو چه کنم؟

- وی را به خانه بیاور و از وی پذیرایی کن و فردا این سخنان را با پیامبر(ص) در میان بگذار.

زیاد چنین کرد؛ فردا نزد پیامبر(ص) رفت :

- یا رسول الله جیبر دیروز نزد من آمد و گفت پیامبر(ص) فرموده دختر زیاد را برای خود خواستگاری کن ولی ما دخترانمان را به هم شانان خود میدهیم.

- ای زیاد، جیبر مومن است. این شانیت هایی که گمان میکنی امروز از میان رفته مرد مومن هم شان زن مومنه است .

الخبیثاتُ للخبیثینِ  و الخبیثونَ للخبیثاتِ والطیباتُ للطیبین والطیبون للطیباتِ ...

زنان بدکار و ناپاک شایسته ی مردانی بدین وصفند و مردان زشتکار و ناپاک شایسته ی زنانی بدین وصفند و بلعکس زنان پاکیزه ی نیکو لایق مردانی چنین و مردان پاکیزه ی نیکو لایق زنانی چنینند...

                                                                                         سوره ی نور آیه ی ۲۶

زیاد پس از شنیدن این سخنان به خانه باز گشت و موضوع را برای دخترش نقل کرد:

- دخترم نظر تو چیست؟

- پدر به نظر من پیشنهاد رسول خدا را رد نکن؛ مطلب مربوط به من است و جیبر هرچه هست من باید راضی باشم و...

زیاد زلفا را به عقد جیبر در آورد و از سرمایه ی خود برای آنها منزل و لوازم زندگی تهیه کرد و...

جیبر و زلفا با هم عروسی کردند و به خوشی سر بردند.

جهادی پیش آمد که جیبر با همان نشاطی که مخصوص اهل ایمان است زیر پرچم اسلام در آن جهاد شرکت کرد و شهید شد.

 

                                                                       از کتاب داستان راستان استاد مطهری



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





جمعه 26 مهر 1392برچسب:, :: 14:26 :: نويسنده : قهار متولی طاهر

درباره وبلاگ

«محبت را به دل دادن صفای سینه می خواهد/به یاد یک دگر بودن دل بی کینه می خواهد»
پيوندها
خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن">خرید اینترنتی عینک آفتابی ریبن

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فکری زیبا و آدرس hosseinmot57.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 188
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 213
بازدید ماه : 1008
بازدید کل : 96152
تعداد مطالب : 335
تعداد نظرات : 24
تعداد آنلاین : 1



دریافت كد ساعت
داستان روزانه

كد موسيقي براي وبلاگ